loading...
بزرگوار | ترول , پیامک , جوک و سرگرمی
Reza بازدید : 90 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

داستان آموزنده “اهمیت همسایه”

مرحوم سیدجواد عاملی صاحب مفتاح‌الکرامه از شاگردان علامه سیدمهدی بحرالعلوم(ره) بود.

شبی موقع صرف شام، علامه‎ بحرالعلوم (ره)، سید را به منزل خویش احضار کرد و وقتی شاگرد به منزل استاد ‌رسید، دید استاد کنار سفره نشسته و دست به غذا نمی‌زند. علامه بحرالعلوم با خشم شاگرد را مورد عتاب قرار داده و فرمود: سیدجواد! از خدا نمی‌ترسی، از خدا شرم نداری؟

شاگرد که متحیر مانده بود، تقصیر خود را از استاد جویا شد؟ ظاهراً سیدجواد عاملی، همسایه‎ای داشت که هفت شبانه‌روز چیزی برای خوردن نداشته‎اند و خرما از بقال قرض ‌کرده بودند و روز هفتم دیگر بقال به او قرض نداده و او شرمنده شده بود. شاگرد اظهار بی‌اطلاعی کرد! علامه او را مورد توبیخ قرار داد که: «همه‎ داد و فریاد‎های من برای این است که چرا اطلاع نداشتی؟ وگرنه، اگر باخبر بودی و کمک نمی‌کردی، مسلمان نبودی و یهودی بودی». سپس سینی غذای بزرگی را که آماده کرده بود، با مقداری پول به شاگرد داد، تا به همسایه‎اش برساند.»

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 497
  • کل نظرات : 91
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 67
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 91
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 221
  • بازدید ماه : 221
  • بازدید سال : 34,879
  • بازدید کلی : 699,565